loading...
آموزش ها
تبلیغات ویزه
        sms.mida-co.ir



       
       
M:A بازدید : 258 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

اگر از سود کسب و کارتان روی خودش سرمایه گذاری نکنید آن را ضایع کرده اید. قسمتي از سود شما باید روی کسب و کارتان سرمایه گذاری شود تا رشد و توسعه یابد نه اینکه صرف ولخرجی شود.

البته شما هزینه هایی دارید که باید خرج کنید ولی اگر کاری نیمه وقت راه انداخته اید و در آمد اصلی شما از محل دیگری است بهترین راه این است که بیشتر سود خود را روی آن سرمایه گذاری کنید. و آنگاه که کسب و کار شما رونق گرفت می توانید از درآمد خود استفاده کنید.

متخصص بازاریابی جفری فاکس می گوید "استیک بخرید و هات داگ بخورید". مفهوم این حرف روشن است: یعنی هزینه ها را پایین نگه دارید ولی آنها را حذف نکنید. در اینجا سه راه که می توانید به کمک آن روی کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید و آن را توسعه دهید معرفی شده اند.

 

1- نیمی از 50 درصد درآمد روزانه خود را روی تبلیغات هزینه کنید.

شاید فکر کنید که این حق شماست که سود حاصل از کسب و کار خود را خرج کنید و از آن لذت ببرید چون برای آن زحمت کشیده اید. شما حق دارید. اما اگر می خواهید کسب و کار خود را توسعه دهید باید روی آن سرمایه گذاری مجدد انجام دهيد. به عنوان مثال اگر در ماه 100 دلار برای دستیابی به فرصت های شغلی هزینه می کنید و این منجر به 200 دلار درآمد می شود که 100 دلار سود نصیب شما کرده است حال به جای اینکه تمام 100 دلار را خرج کنید چه می شود اگر 100 دلار ديگر هم روی کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید و درآمد خود را به 400 دلار برسانید آنگاه 200 دلار سود نصیب شما خواهد شد. و اگر باز هم صبور باشید می توانید باز هم سود خود را افزایش نمایید.

 

2- به مجموعه زیر دست کمک کنید

هنگامی که کسب و کاری را اداره می کنید با افراد و مشاغل دیگر هم در ارتباط هستید که به شما خدماتی می دهند و با استفاده از این خدمات شما می توانید کالا یا خدمات مناسب در اختیار مشتریان قرار دهید و کیفیت کار آنها بر کالا و خدمات شما تاثیر مستقیم دارد. شما با سرمایه گذاری روی این کسب و کار ها و می توانید کیفیت کار خود را افزایش دهید و در نتیجه درآمد خود و قدرت رقابت خود را افزایش دهید. این کار بیشتر نیاز به زمان دارد تا پول و همچنان که آنها پیشرفت می کنند می توانید پیشرفت خود را ببینید. کمپانی بزرگ تویوتا از همین روش برای حمایت قطعه سازان خود استفاده می کنند و به آنها کمک فنی و مدیریتی می کند پرسنل آنها را آموزش می دهد کار به جایی رسیده که قطعه سازان برای کار با این ابرقدرت ژاپنی با یکدیگر به شدت رقابت می کنند. خوب برای شروع به چند تا از شرکت های پایین دست خود زنگ بزنید و از آنها بپرسید چگونه می توانند به آنها کمک کنید تا کسب و کار خود را توسعه دهند.

 

3- با تقویت ابزار های ارتباطی خود سرمایه گذاری دوباره انجام دهید.

بجای اینکه همه پول خود را صرف تبلیغات کنید با سرمایه گذاری بیشتر روی وب سایت خود، کارت ویزیت، فرم های ارتباطی، کاتالوگ ها و.. کسب و کار خود را توسعه دهید. آنها را بهینه سازی کنید و تاثیر گذاری این ابزار ها را افزایش دهید. شاید یک بهینه سازی ساده در وب سایت شرکت سبب افزایش فروش شما شود. از متخصصین کپی رایت کمک بگیرید و از افراد حرفه برای طراحی گرافیک و تبلیغات کسب و کار خود کمک بگیرید.

سرمایه گذاری مجدد به این سه روش می تواند سرعت رشد شرکت شما را بالا ببرد. و درنهایت سود چنين كسب و كاري حتي از آنچه انتظار داشتید بالاتر خواهد رفت.

M:A بازدید : 196 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

بدون شک هر کسی در زندگی خود اشتباهاتی در زمینه سرمایه گذاری مرتکب می شود. ممکن است گرفتار آدم بد ذاتی شده باشید یا با طلبکارانی مواجه شوید که نتوانید پول آنها را بپردازید سهامی خریده باشید که پول شما را به باد داده است اما به هر حال جبران آن غیر ممکن نیست.

یکی از مهمترین نمود های نجات کشتی در حال غرق شدن داشتن توانایی آموختن از اشتباهات گذشته است.

هر چند این لیست را نمی توان جامع و فراگیر دانست، اما رئوس اشتباهات معمول سرمایه گذاری را در بر دارد.

 

سر در گمی بین کوتاه مدت و بلند مدت

فنونی وجود دارند به نام فنون مدیریت فعال که با استفاده از آن می توان برای خرید یا فروش کالای سرمایه ای تصمیم گرفت. ولی گاه پیش می آید که با رعایت آنها هم ضرر کنید. مثلاً مشاهده می شود که بعضی از سرمایه گذاران هنگامی که قیمت ها پایین آمده و احساس می کنند پول خود را از دست داده اند شروع به فروش می کنند و زمانی که وضع بازار خوب است و قیمت ها بالاست اقدام به خرید می کنند.

کارلو پاناچیونه می گوید: "یکی از بزرگترین اشتباهات زمانی پیش می آید که به سرمایه گذاری بلند مدت خود با دید کوتاه مدت نگاه کنید."  او موسس و مالک گروه ناوبری رد وود شورز کالیف است.

آنچه بیشتر مردم انجام می دهند این گونه است. وقتی مردم تصمیم به فروش می گیرند که بازار خراب است و خریدار کم. اما زمانی می توان به قیمت خوب فروخت که بازار در شرایط خوبی باشد. کارلو می گوید:

"چگونه می خواهید سرمایه خود را بازیابید در حالیکه سرمایه گذاری خود را تبدیل به پول نقد کرده اید. پول در شرایط عادی صرفنظر از تغییرات بازار می تواند متوسطی از ارزش را به شما بدهد."

پاناپیونه می گوید هر 12 یا 24 ماه بخرید. اگر وضعیت بازار خوب باشد بهترین را می خرید. اگر وضعیت بازار خراب باشد ارزان تر می خرید.

اگر شکنندگی بازار شما را نگران می کند. با یک مشاور سرمایه گذاری مشورت کنید تا شما را درباره وضعیت بازار راهنمایی کند. اما در کنار آن به اندازه کافی در باره کاری که می خواهید انجام دهید تحقیق کنید تا بدانید مشاور شما کفایت لازم را دارد؟

 

وفاداری به یک سرمایه گذاری برای مدت خیلی طولانی

همانطور که یک بوکسور باید بداند کی ضربه بزند و کی عقب بکشد، یک سرمایه گذار هم باید یاد بگیرید چه موقع کنار بکشد. همیشه سرمایه گذاری ها منجر به سود نمی شوند. باید بتوانید بر احساسات خود غبله کنید تا اشتباهات خود را شناسایی کنید و جلوی ضرر را بگیرید. سعی منید دچار طمع نشوید!

پاناچیونه در این باره می گوید: اگر دیدید از سرمایه گذاری شما بوی خوشی نمی آید . هیچگاه نشانه های خوبی از آن شنیده نمی شود آنرا 10 سال نگه ندارید چون همه پول تان را از دست خواهید داد.

 

گیر افتادن در سیاه چاله کارت اعتباری

خرید کردن با کارت اعتباری یعنی خرج کردن پول فردا بخاطر هوس امروز!  معمولا خرج کردن به این روش منجر به پشیمانی می شود و نتیجه آن یک دور باطل از بدهکاری است.

جولی مورفی برنامه ریز سرمایه گذاری و موسس شرکت مدیریت دارایی  JMC می گوید: مردم کاری می کنند که در آمد امروزشان بخاطر ولخرجی های دیروز مصرف می شود.

راه حل رهایی از این سیاه چال کم کردن مخارج غیر ضروری و کمی صرفه جویی است. تا اینکه بدهی ها حل شود ولی تجربه نشان داده کسی که در چاله کارت اعتباری گیر می کند به ندرت می تواند از آن خارج شود.

او توصیه می کند تعادلی بین بدیها و هزینه های کنونی برقرار کنید به طوریکه پس از مدتی این بدیهی ها را صاف کنید. و در عین حال خیلی زیر فشار نباشید.

او ادامه می دهد: " اگر اکنون بتوانید برای خرید چیز هایی که هوس کرده اید بخرید کمی صبر کنید در آینده هم کارت اعتباری خود را خواهید داشت و می توانید از آن استفاده کنید با این تفاوت که کمتر بدهکار خواهید بود. من همیشه استفاده از کارت اعتباری را به تعویق می اندازم و هر بار می گویم دفعه بعد با آن خرید می کنم دفعه بعد و دوباره دفعه بعد."

شما هنوز هم می توانید خوش باشید ولی ابتدا پس انداز خود را کنار بگذارید. به این روش هزینه بلند مدت شما کاهش خواهد یافت.

 

گرفتن وام های با بهره بالا

شاید دلیل خوبی برای گرفتن وام داشته باشید اما یک لحظه فکر کنید که نتوانسته اید اقساط خود را بپردازید و مامور بانک در راه خانه شماست تا آنرا مصادره کند!

تصفیه یک وام زمان زیادی می خواهد. اگر می توانید با بهره پایین تر وام خود را تصفیه کنید و سعی کنید برای خرید های بزرگ خود به اندازه کافی پس انداز کنید. برای این منظور می توانید یک حساب پس انداز اضطراری باز کنید. تا اینکه وامی بگیرید که عرصه را بر شما تنگ کند. اگر مجبورید وام بگیرید پس از اینکه به اندازه کافی پس انداز کردید می توانید کمتر وام بگیرید و بهره کمتری هم بپردازید. پس انداز شما می تواند به صورت طلا نقره یا سهام باشد که در شرایط تورمی بالا این راه ها بیشتر توصیه می شوند.

بهترین کار این است که حسابی باز کنید که نتوانید از آن پول بردارید. ولی بتوانید به صورت ماهیانه در حساب خود پس انداز کنید.

افراد کمی هستند که سه تا شش ماه بتوانند پس انداز کنند. آنها می گویند آه اما من باید تفریح کنم و از زندگی لذت ببرم"

برای آینده ای راحت تر پس انداز کنید تا از چپاول حسابتان توسط خودتان جلوگیری کنید.

 

به افراد با مهارت های محدود اعتماد نکنید.

من نمی توانم از کسی که دانش لازم را ندارد برای سرمایه گذاری کمک بگیرم و به نصایح او گوش دهم.

افراد معمولی معمولاً بازیچه حرفه ای ها یا قربانی طمع خود هستند.

کریس راوستن متخصص برنامه ریزی سرمایه گذاری و موسس گروه سرمایه گذاری فاکس استون می گوید: " من اهمیت نمی دهم که او پسرعموی بیلی باب است یا یک شرکت بیمه موفق است، آنچه مهم است این است که برای توصیه ای که می کند تخصص و دانش لازم را دارد یا خیر؟"

اگر در دام چنین نصایحی افتادید شاید بهترین راه قبول مشکل باشد باید آنرا به عنوان یک درس دردناک قبول کنید. به این امید که این درس برای شما خیلی گران تمام نشود. درباره سرمایه گذاری خود دوباره تحقیق کنید و با توجه به شرایط خود که آیا می خواهید در بلند مدت یا کوتاه مدت سرمایه خود را بازیابید بهترین تصمیم را بگیرید.

اما برای دفعه بعد که می خواهید سرمایه گذاری کنید علاوه بر اینکه از کمک افراد حرفه ای بهره می برید باید در مورد سرمایه گذاری تان خودتان هم تحقیق کنید ببینید اکنون شرایط بازار چگونه است؟ شرایط تاثیر گذار بر آن چه هستند؟ اگر سهام شرکتی را می خرید درباره وضعیت شرکت درآمده ها و نحوه مدیریت آن اطلاعاتی بدست آورید آیا بازار آنها رو به رشد است آیا اکنون در بازار موفق عمل می کنند و این موفقیت در آینده هم ادامه خواهد داشت؟ آیا بزرگان سرمایه تمایلی به خرید این سهام دارند؟ اگر برای کالای سرمایه ای پول خود را می دهید آیا این کالا تاییدیه های لازم را دارد؟ آیا شرکتی که به شما محصول خود را عرضه می کند گواهی نامه معتبر دارد آیا تولید کننده آن برای همه کالا های خود گواهی نامه معتبر دارد یا فقط برای یکی از محصولاتش گواهی نامه دارد؟

M:A بازدید : 370 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

مدیران بخوانند

 

دلیلی که منجر به نوشتن این کتاب شد تجربه ای بود که اخیراً برای دو نفر از دوستانم رخ داده بود. یکی از آنها بخاطر عملکرد ضعیف (حتی به او اخطاری هم نداده بودند و در حقیقت در مرخصی استعلاجی بود) و دیگری به خاطر بسته شدن قسمتی از شرکت که تازه شروع به کار کرده بود اخراج شده بودند. هر دوی آنها مدیران کارآمد، وفادار به سیستم و سخت کوشی بودند، اما اکنون بسیار عصبانی هستند و در برابر شرکتی که آنها را استخدام کرده است موضع گرفته اند و از آنها شکایت کرده اند. چرا آنها آنقدر عصبانی هستند؟ شاید بگویید آنها شغل خود را از دست داده بودند و عصبانیت آنها طبیعی است. اما من فکر می کنم دلیل اصلی که آنها را وادار به واکنش کرده است نحوه اخراج آنها بوده است آنها بوسیله ایمیل متوجه اخراج خود شده بودند! بله درست است به آنها حتی یک فرصت برای یک جلسه رودر رو هم داده نشده بود.

بسیاری از مدیران هنگامی که با چالش اخراج کارمندان مواجه می شوند از فشار روحی که به فرد اخراج شده وارد می شود و احساسی که طرف مقابل آنها دارد غافل می شوند. و  همین طور از رفتاری که از این احساسات ناشی می شود غافل هستند. به خوبی ثابت شده است که از دست دادن شغل معادل مرگی کسی که او را دوست دارید، طلاق یا گسستن یک رابطه عشقی طولانی مدت به فرد اخراج شده فشار روحی وارد می کند و احساسات او را بر می انگیزد. فقط لحظاتی به مرگ یکی از عزیزان خود فکر کنید کسی که او را دوست داشته اید یا حداقل رابطه ای نزدیک با او داشته اید، چه احساسی دارید؟ که شغل خود را از دست داده است  دقیقاً همین احساسات راتجربه می کند.

روانشناسان می گویند که که افراد در طول این دوره اندوه 5 مرحله را پشت سر می گذارند شوک، مقاومت ( معمولاً به صورت عصبانیت خود را نشان می دهد.)، پذیرش (موقعیت پیش آمده)، اکتشاف (به دنبال فرصت های جدیدتر)، متعهد کردن خود (به آینده جدید). آیا هیج کدام از این احساسات را می توان با ایمیل کنترل کرد؟

به خوبی به یاد دارم زمانی را که مدیر تازه کاری بودم و باید کسی را به خاطر عملکرد ضعیفش اخراج می کردم و بسیار ترسیده بودم. شب قبل خوابم نبرد چون نمی دانستم چگونه با او ربرو شوم. نمی دانستم به او چه بگویم و نمی دانستم واکنش او چه خواهد بود. من قرار ملاقاتی برایش ترتیب دادم و با اضطراب و ترس آنرا چند بار مرور کردم. به خاطر ندارم چقدر طول کشید تا این کار را انجام دادم فقط یادم می آید که وقتی کار تمام شد زمان ناهار بود و من نمی توانستم چیزی بخورم. من آن زمان درباره 5 مرحله احساسی که برای فرد اخراج شده پیش می آید چیزی نمی دانستم اما می خواستم بهترین کار ممکن را برای سازمان و کارمند اخراجی انجام دهم. در همین اوضاع و احوال بودم که از گرسنگی احساس ضعف کردم دیدم مقابل در اتاق هستم داخل اتاق رفتم تا از کشوی میز شکلاتی بردارم ولی با یک نامه مواجه شدم که آن کارمند اخراجی برایم گذاشته بود و نوشته بود هر چند خوشحال نیستم ولی از مهربانی و ادب شما تشکر می کنم.

 

اکنون بعد از سالها تجربه من چیزهای زیادی درباره اخراج افراد آموخته ام:

1. قبل از هر چیزی شخص باید اعتماد به نفس خود را از دست ندهد. این یکی از مهمترین و بنیادی ترین نیاز های هر فردی است. حال اگر با ایمیل یا بدتر از آن با فرستادن یک یادداشت که گاه دیده ام یک یادداشت خالی برای افراد از طرف مدیر می فرستند که خود را به کارگزینی معرفی کند یعنی حتی برای او اینقدر ارزش قائل نشده اند که با هم رو در رو صحبت کنند.

2. دوما، بسیار مهم است که به عنوان یک مدیر یا رهبر بدانیم تقریبا همه مردم و به اشکال مختلف 5 مرحله احساسی سیکل اندوه را تجربه می کنند و این نقش مدیر این است که به کارمند خود کمک کند از این 5 مرحله عبور کند و مسلما دو مرحله اول زمانی رخ می دهد که آنها با هستند.

شما چگونه این کار را انجام می دهید؟ خوب شاید شما هم مانند من عادت داشته باشید در اینترنت بدنبال اولین راه حل خود بگردید ولی من این کار را کردم و فقط مطالبی درباره راهکار های قانونی آن یافتم. بدون اینکه به احساسات فرد اخراج شده اهمیتی داده باشند!

مثلاً در مقاله ای خواندم که نوشته بود اخطار بدهید، انرا مستند کنید، اخطار بدهید آنرا مستند کنید، سند بسازید! بله درست است سند داشتن خوب است ثبت شدن همه جیز روی کاغذ به عنوان سند و مدرک کار خوبی است. اما این به تنهایی کافی نیست، باید مراقب حریم خصوصی و آبروی طرف مقابل خود باشید، داستان بافی نکنید و مختصر و مفید صحبت کنید، مراقب لحن صحبت خود باشید، واکنش طرف مقابل را چک کنید و به خوبی و با احترام آنها را مشایعت نمایید.

خوب من نمی گویم مراقب مراحل اداری کار نباشید و کار ها را مستند نکنید البته که باید از مراحل قانونی کار و و قوانین کشوری که در آن کار می کنید و همینطور قوانین سازمان خود مطلع باشید و آنها را مد نظر داشته باشید اما قبل از هر چیزی به خاطر داشته باشید که فرد اخراج شده قبل از هر چیزی یک انسان است و احساساتی دارد که شما می توانید بر آنها تاثیر بگذارید می توانید او را از هم بپاشید، می توانید او را عصبانی کنید، می توانید به او آرامش بدهید می توانید احساسات او را مدیریت کنید.

مطمئن هستم که شما به عنوان یک مدیر تجربیات ارزنده ای در این زمینه دارید اما بنده هم پیشنهاداتی دارم که حاصل تجربیات و مطالعاتم است بد نیست آنها را هم بخوانید:

  1. قبل از هر کاری از خود بپرسید: " چه می شد اگر همین امروز رئیس من می آمد و می گفت که  تو اخراج هستی در این صورت چه حالی داشتم؟" کلماتی که احساسات شما را بیان کند بنویسید.

  2. اگر در موقعیتی که بودید که اخراج شما حتمی بود دوست داشتید رئیس شما چه برخوردی با شما داشته باشد؟ دوست داشتید چگونه این موضوع را با شما در میان بگذارد؟ پیش نویسی از پاسخ هایی که به فکر شما می رسد داشته باشید.

  3. حال لیستی از بهترین کلماتی که می تواند احساسات شما را هنگام اخراج افراد توصیف کند داشته باشید. کلماتی را که نوشته اید مرور کنید و از بین آنها بهترین ها را انتخاب کنید. باز هم خود را در وضعیت مشابه به خاطر بیاورید.

  4. برای شروع بحث و باز کردن موضوع چند کلمه ای از آنچه قبلا انتخاب کرده اید بنویسید. از قبیل: "گفتن این حرف برای من بسیار سخت است."

  5. قسمت بعدی سناریویی که می نویسید به روشی که بکار می برید بستگی دارد. به عنوان مثال در بحث مرخص کردن پرسنل موقت می توانید چیزی مثل این را بگویید: "من قبلاً با هیت مدیره درباره تعداد بالای نفرات استخدام شده و مشکلی که اکنون پیش آمده صحبت کرده بودم. من واقعا متاسفم چون اسم شما هم در این لیست هست." یا در صورتیکه اخراج به خاطر کارایی پایین کارمند است می توانید چیزی مثل این را بگویید: "ما قبلاً در باره نحوه کارت صحبت کرده بودیم و متاسفانه این مشکلات هنوز هم وجود دارند. من واقعاً از وضعیتی که پیش آمده است ناراحت هستم چون ما مجبوریم به همکاریمان خاتمه دهیم.

  6. مراقب باشید. شما می توانید سناریو خود را به هر شکلی بنویسید اما بدانید که چند سطر اول سناریو بسیار مهم هستند و اینکه این جلسه را با کارمند اخراج شده چگونه ادامه دهید به همین چند سطر آغازین بستگی دارد.

  7. معمولا در ادامه جلسه کارمند بین مراحل شوک و مقاومت چندین بار جابجا می شود. دلیل خود را واضح و شفاف بیان کنید اما وارد بحثی برای توجیح خود و دلایل خود ( و احتمالاً کارمند) نشوید. اگر در غیر این صورت عمل کنید کارمند اخراجی نمی تواند از از مراحل اولیه عبور کند. فقط پرسش و پاسخ های رک و راست به کارمند کمک می کند از مراحل قبلی گذسته و به مرحله قبول حقیقت برسد.

عامل دیگری که معمولاً هنگام اخراج کارمندی پیش می آید و معمولاً نادیده گرفته می شود اثری است که بر کارمندان دیگر گذاشته می شود. این تاثیر می تواند مثبت یا منفی باشد. آنها به دقت فرایند اخراج همکار خود را دنبال می کنند و می خواهند بدانند چگونه پیش می رود. در این شرایط افرادی که در سازمان می مانند یا افرادی که شما می خواهید با آنها کار کنید به مهارت های مدیریتی سازمان و مدیران آن بسیار دقت می کنند و این هنگامی است که کارمند یا کارمندانی در حال اخراج هستند. آنها معمولاً می پرسند: " آیا ممکن است این اتفاق برای ما هم بیفتد."

M:A بازدید : 439 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

شما مشکلات مالی خود را چگونه حل می کنید؟

  • خرج کردن را متوقف می کنید

  • در نگرانی و تشویش به سر می برید

  • بیشتر قرض می کنید

  • دارایی های خود را می فروشید

  • افسرده می شوید

  • غر می زنید و به زمین و زمان بد و بیراه می گویید

  • کلاهبرداری می کنید یا دزدی می کنید

  • منتظر می مانید تا کسی پولی را که می خواهید به شما بدهد

البته هیچ کدام از این راه ها برای بدست آوردن پول بیشتر به شما کمکی نمی کند.

هر چند این راه حل موثر است.

"من مشکلات مالی را با مقدار زیادی پول پاسخ می دهم، نه با نگرانی یا غم یا امید واهی"

ال. رن هوبارد

شما مشکلات مالی خود را با کار کردن و پول در آوردن می توانید حل کنید. هیچ راه دیگری نمی تواند راه حل مناسبی باشد. مقدار کافی پول می تواند مشکل شما را حل کند.

 

توصیه ها

  1. مشخص نمایید چه مقدار پول نیاز دارید. مقدار پول را در بالای صفحه بنویسید. " من باید 10000 دلار در ماه بدست آورم"

  2. تمام دارایی های خود را و روش هایی که می توانید به کمک آن پول در بیاورید از ملک و جواهرات گرفته تا توانایی ها مهارت ها دانش و روابطی که دارید همه را لیست کنید سعی کنید تا حد ممکن لیست خود را تکمیل نمایید.

مثال: شما یک وانت، یک دوربین، یک تخت خواب خالی و 11225 دلار دارید. آیا سازماندهی، گوش کردن یا صحبت کردن شما خوب است. آیا می توانید کاری کنید که مخاطب شما احساس مهم بودن بکند؟ آیا در باره اسب ها، ساخت لوازم منزل و دکور سازی، اماکن تاریخی، فروش اینترنتی و... اطلاعات و مهارتی دارید؟ شما جنیفر رابرت، تیم، راث، استیو و... را می شناسید. شما برای کمک به دیگران علاقه و شور و شوق دارید. می توانید ماکت بسازید؟ مسائل پیچیده را حل کنید؟ چیز های جدید بیاموزید و بسیاری چیز های دیگر؟

3. هر موقعیتی را که برای پول در آوردن دارید استفاده کنید. لیستی از همه آنها داشته باشید. روش های سنتی و مدرن هر راهی که با داشته های شما قابل انجام است لیست کنید ببینید با ترکیبی از مهارت ها و دانش و دارایی هایتان چه کار هایی می توانید راه بیندازید.

مثال: در اتاق خود می توانید با کامپیوتر خود کار کنید می توانید نقشه بکشید، تایپ کنید، ترجمه کنید بدون اینکه به مکان خاصی نیاز داشته باشید در آمد داشته باشید. بیاموزید چگونه می توانید سرمایه را باز یابید. به شرکت خود کمک کنید در بازاریابی پیشرفت کند.

4. روشی را انتخاب کنید که درآمد زایی آن ثابت شده است. آیا دیگران به این روش پول در می آورند؟

اگر چنین است پس نامزد خوبی برای کار بعدی شماست.

اگر دیگران نتوانسته اند به این روش پولی در بیاورند به فکر راه دیگری برای پول در آوردن باشید. به عنوان اولین انتخاب کاری را که امتحان شده است و درآمد زاست انتخاب کنید و به عنوان سرگرمی می توانید روی رویای خود کار کنید.

5. مطمئن شوید دیگران برای کالا یا خدمات مورد نظر شما پول می دهند.

به عنوان مثال می توانید به رئیس خود پیشنهاد کنید" آیا می دانید 150 مالک اسب نیاز به اصطبل دارند می خواهید من بروم و با آنها صحبت کنم ببینم این بازار چگونه است آیا آنها حاضرند ما برای آنها اصطبل بسازیم"  اگر این کار انجام شود احتمالاً شما بخش جدید را اداره خواهید کرد.

یا به عنوان مثالی دیگر می خواهید عکس بگیرید و از این راه پول در بیاورید. بنابراین احتمالاً با عکاسان حرفه ای ملاقات خواهید کرد تا بفهمید آنها چقدر پول در می آورند.

6. اگر همه نشانه ها خوب است در دنیای واقعی نظر خود را امتحان کنید و بیش از این وقت و انرژی خود را هدر ندهید. به عنوان مثال می توانید کاری نیمه وقت راه بیندازید تا وقتی که این کار رونق گرفته آنرا توسعه دهید. کالا یا خدمات خود را به تعداد کم در اختیار دیگران قرار دهید ببینید رقبتی به خرید آن دارند. در روزنامه ای کوچک یا محلی سفارش تبلیغات بدهید.  قبل از هر حرکت بزرگ کاملاً آنرا بسنجید به خصوص اگر کسب و کاری جدید را آغاز کرده اید.

7. وقتی که از درآمد زایی کسب و کار خود اطمینان حاصل کردید می توانید وقت و پول بیشتری روی آن سرمایه گذاری کنید.

8. اگر نمی توانید منبع درآمد مناسبی برای خود پیدا کنید. بهتر است برای خود برنامه ای بریزید. اگر گوهر اصیل را بدست آورید می توانید منابع درآمدی جدیدی بیابید.

مثلا ممکن است به آموزش های جدید یا ویژه ای نیاز داشته باشید، شاید قبل از اینکه بتوانید پول بیشتری بدست آورید باید مدتی شاگردی کنید تا تجربه بیشتری کسب کنید. ممکن است به مسئولیت پذیری بیشتری نیاز داشته باشید. احتمالا باید آشنایی خود را با حرفه خود بیشتر کنید. و احتمالا به ارتباطات بیشتر و روابط عمومی قوی تری نیاز خواهید داشت. برای همه این کار ها می توانید برنامه و نقشه داشته باشید پله های ترقی را مشخص کنید و مطابق آن قدم به قدم پیش بروید.

9. همین که برنامه ای ریختید که از کارکرد آن مطمئن شدید باید روی آن سخت کار کنید و مدت طولانی به آن پایبند باشید تا رویای شما به حقیقت بپیوندد. شما مشکلات مالی خود را با بدست آوردن پول بیشتر رفع خواهید کرد.

10. این آخرین مرحله برای بدست آوردن رفاه است اما به ندرت کسی به آن عمل می کند.

"من هیچگاه به کمک کسی دل نمی بندم. و همیشه سعی می کنم کل پولی را که نیاز دارم خودم فراهم کنم. از هر کدام از سه یا چهار منبع درآمد یا راه های پول در آوردن که می شناسم"  _ ال. رن هوبارد

هر گاه که یک منبع درآمد مطمئن یافتید آنگاه به دنبال منبع درآمد بعدی باشید و برای آن هم همین مراحل را دنبال کنید.

تبلیغات

تعداد صفحات : 15

درباره ما
Profile Pic
سلام نیاز به همکار:از دوستانی که در برنامه نویسی یا وبلاگ نویسی سررشته دارند دعوت به همکاری در سایت آموزشها می شود لطفا با ما تماس بکیرید و شماره بگذارید.(در قسمت تماس با ما)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ازکدام بخش بیشتر خوشتان آمد
    خلاصه آمار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 610
  • کل نظرات : 63
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 91
  • آی پی امروز : 103
  • آی پی دیروز : 102
  • بازدید امروز : 122
  • باردید دیروز : 188
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,041
  • بازدید ماه : 1,041
  • بازدید سال : 76,899
  • بازدید کلی : 747,855
  • کدهای اختصاصی

    رنک الکسا

    وضعیت آب و هوا

    پیچک

    ديكشنري آنلاين
    نرخ ارز